یک تاریخنویس اهل مونترال بر این باور است که بر خلاف ادعای فرانسوا لوگو درباره عدم وجود تبعیض نژادی ساختاری در کبک، تاریخ از چیز دیگری حکایت دارد.
دکتر دوروتی ویلیامز، پژوهشگر تاریخ سیاهپوستان کانادا است. او تاکنون سه کتاب در این زمینه به رشته تحریر در آورده و مقالات متعددی را نیز منتشر کرده است. خانم دوروتی به تازگی در ضمن مخالفت با دیدگاه فرانسوا لوگو در خصوص عدم وجود تبعیض نژادی ساختاری در کبک، به بیان گوشههایی از تاریخ کبک در این زمینه پرداخته است.
انکار تبعیض نژادی فقط به ایالات متحده محدود نمیشود. ما در کبک نیز قضیه را انکار را میکنیم که به انزوای رنگینپوستان، بیکاری مزمن و گسترده در میان آنها، برخوردهای نژادپرستانه، حبسهای طولانیمدت در زندانها، دسترسی محدودتر به خدمات بهداشتی و درمانی، موانع در مسیر برخورداری از مسکن و انبوهی دیگر از این مشکلات منجر شده است.
تبعیض ساختاری در بطن دستگاههای اجرایی دولت قرار دارد. در کبک، قوانین و مقررات اجتماعی برای کنترل سیاهاپوستان از دوره بردهداری در قرن ۱۷ آغاز شد که در باورهای رایج آن روزگار و این آموزه عصر روشنگری مبنی بر برتری سفیدپوستان ریشه دارد.
بارزترین مصداق از نژادپرستی ساختاری در دهه ۱۹۵۰ میلادی در کبک روی داد. در آن دوران، زنان سیاهپوست تنها در صورتی میتوانستند مجوز رسمی اقامت در استان را بیابند که به عنوان کارگر در خانه یک شهروند کبکی کار کرده باشند. این قانون در واقع بین کار در خانه توسط زنان سیاهپوست و اقامت در کبک، رابطهای ایجاد کرده بود.
در سال ۲۰۲۰ پروندههای متعددی در دادگاههای کبک در زمینه رفتارهای تبعیضآمیز در جریان است و همچنین موانع جدی نژادی برای برخورداری از خدمات و فرصتها وجود دارد. این موانع الزاما آشکار و ملموس نیستند، ولی معمولا آن قدر عمیق هستند که تشخیص و ریشهکنی آنها کار سادهای نیست.
رویکردهای روزمره در مدرسه، محیط کار میتواند به تثبیت تفاوتها و امتیازات خاص منجر گردد. این رویه اساس سیاست محرومسازی افراد از برخی فرصتها و موقعیتهای خاص است و در واقع این باور در ذهن برخی وجود دارد که بعضی از افراد از فرهنگهای متفاوت، شایسته حضور و بهرهمندی از فرصتهایی مشخص را ندارند.