اولین کلمات فارسی که آموختم کفرگویی بود. وقتی که کوچک بودم به مکالمهی پدرم با خواهرانش گوش میکردم و تلاش میکردم تا اصوات را تقلید کنم. پدرم سال ۱۳۵۴ ایران را ترک کرد و مادرم که اهل بریتیشکلمبیا است ازدواج کرد. وقتی که فهمید دوست دارم فارسی بیاموزم اهمیت نداد و گفت که فایدهای ندارد و چینی یاد بگیرم مفیدتر است. اما فارسی که همیشه برای من زبان صمیمیت، محبت، و امنیت بود را یاد گرفتم. در طول کرونا از فرصت ماندن در منزل استفاده کردیم و از طریق آموزش های اینترنت فارسی آموختیم. هدف ما آن بود که فراموش نکنیم از کجا آمدهایم.